2 - 05 - 2017
ایجاد شغل سرمایه میخواهد
بر اساس آنچه در اقتصاد تجربه شده، در سراسر جهان، ایجاد هر شغل به سرمایهگذاری و تخصیص منابع نیاز دارد.
افزایش اشتغال در شرایط کنونی کشور، با توجه به ترکیب سنی جمعیت که بخش مهمی از آن را جوانان تشکیل میدهند، ضرورتی انکارناپذیر است.اقتصاد امری زمینی است. روشها، مدلها و فرمولهای حقیقی و علمی خود را دارد و با نادیده گرفتن آنها نمیتوان به مقصود رسید. این بدان معنی نیست که باب نوآوری در فرمولها و مدلهای آن در اجرا بسته است، بلکه مراد آن است که هر روش یا مدل نوینی باید متکی به استدلالهای علمی و تجربی بوده و در تناقض یا تضاد با اصول اولیه این علم زمینی نباشد .
روشهای خیالی در اقتصاد نتیجه نمیدهد
روشهای خیالی که گمان میرود ریشه در آسمانها داشته و بینیاز از استدلال علمی و تحلیل تجربی باشد، در اقتصاد به نتیجهای مفید نمیانجامد و از این رو مورد پذیرش عموم نیز قرار نمیگیرد. همچنان که اگر کسی ادعا کند ظرف چند روز یا چند ماه میتواند بیماران سرطانی را به روشی غیر از آنچه تاکنون شناخته شده درمان کند، تنها با ارائه استدلال و شواهد کافی است که پذیرفته میشود. حکومتها همچنان که با پزشکان دروغین یا رمالان و خیالپردازانی که ادعای درمان بیماران از طرقی مانند جادو و جنبل و انرژیدرمانی و غیره دارند برخورد میکنند، باید با نظایر آنان در اقتصاد نیز برخوردی مشابه داشته باشند. اگر از ادعای پزشکان خیالی، یک یا چند فرد زیان میبیند، در اقتصاد، این عموم شهروندان و ملتاند که دچار شکست میشوند و زیانی ناگوارتر را تجربه میکنند.
افزایش فرصت شغلی است و نه افزایش استخدام
یکی از متغیرهای بسیار مهم اقتصاد که مورد توجه تمامی دولتها و دولتمردان قرار میگیرد، اشتغال است. افزایش اشتغال یا کاهش نرخ بیکاری، یکی از وظایف اصلی دولتهاست که البته متغیری وابسته است و تحت تاثیر متغیرهای مستقل مهمی قرار دارد که بدون اقدام عملی در خصوص بهبود آنها، نمیتوان انتظار افزایش واقعی اشتغال را داشت. ضمن اینکه باید توجه داشت، شرط اولیه افزایش اشتغال، افزایش فرصت شغلی است و نه افزایش استخدام. اینکه بدون توجه به این متغیرها و بیآن که فرصتهای جدید شغلی ایجاد شود، صرفا اقدام به استخدام بخشی از مردم شود- چنانکه افتد و دانی و در دولت پیشین رخ داد – نه تنها افزایش اشتغال به شمار نمیرود، بلکه به دلیل قانون بازده نزولی، از قضا سرکنگبین صفرا میفزاید و بنگاهها را با مشکلات جدیتری مواجه میکند که در نهایت به زیان کل اقتصاد کشور تمام میشود. از این روی، اینکه نامزدی در انتخابات، افزایش اشتغال را از محورهای اصلی برنامه خود قرار دهد امری بسیار مبارک است، اما از آنجا که بنا بر استدلالهای پیشگفته، آرزو با عمل تفاوت دارد، تنها آرزوی خود را در قالب شعارهایی کلی بیان کردن، نمیتواند به ایجاد اشتغال واقعی بینجامد.
هرشغل ۶۵ هزار دلار خرج میبرد
این عین واقعیت است که افزایش اشتغال در شرایط کنونی کشور، با توجه به ترکیب سنی جمعیت، که بخش مهمی از آن را جوانان تشکیل میدهند، ضرورتی انکارناپذیر است و حتی اگر در دوره چهارساله پیش رو، یک رییسجمهور فقط یک کار انجام دهد و آن کاهش نرخ بیکاری به عددی تکرقمی باشد، باید برای وی مجسمه طلای بزرگی ساخته شود. بر این اساس، باید از هر برنامهای برای افزایش اشتغال استقبال کرد، اما نکته این است که باید آگاهانه عملی بودن برنامه را نیز بررسی کرد. این نوشته در پی آن است تا به نامزدهای محترم ریاستجمهوری و مشاوران اقتصادی و اجرایی آنان یادآوری نماید که آرزو با واقعیت و عمل در عرصه اقتصاد فرق دارد. بنابراین اگر اشتغال را نه به عنوان شعاری برای کسب رای بیشتر، بلکه به عنوان برنامهای برای خدمت راستین به کشور و ملت شریف ایران مورد توجه قرار میدهند، واقعبینی کارشناسانه را در پای کلیگویی غیرحرفهای قربانی نکنند.
بر اساس آنچه در اقتصاد تجربه شده، در سراسر جهان، ایجاد هر شغل به سرمایهگذاری و تخصیص منابعی نیاز دارد که کمترین مقدار آن پنجاه تا شصت و پنج هزار دلار است. بر این اساس برای ایجاد یکصد هزار شغل، حداقل پنج میلیارد دلار، برای یک میلیون شغل پنجاه میلیارد دلار سرمایهگذاری لازم است که در حدود ۱۹۰ هزار میلیارد تومان، یعنی رقمی نزدیک به دو برابر صادرات نفت، میعانات گازی و خالص صادرات گاز کشور در بودجه سالجاری است.
نصف منابع بودجه عمومی دولت برای ایجاد یک و نیم میلیون شغل سالانه
به گزارش خبرآنلاین بر این اساس، تکلیف سرمایهگذاری لازم برای ایجاد یک و نیم میلیون شغل سالانه روشن است که بالغ بر نصف منابع بودجه عمومی دولت بوده یا باید از محل منابع داخلی تامین شود یا منابع خارجی. و این دقیقاً نکتهای است که باید نامزدهای ذیربط، محل و چگونگی تامین آن را تبیین کنند. منتقدین عملکرد دولت کنونی، باید روشن سازند که برای تامین بیش از ۲۸۵ هزار میلیارد تومان رقم قابل سرمایهگذاری از داخل کشور چه برنامه عملیاتی متفاوتی از آنچه دولت در پیش گرفته است دارند. دولتی که با وجود در پیش گرفتن ریاضت اقتصادی برای اعمال اصلاحات ساختاری در اقتصاد – که نتایج ملموس قابل تقدیری نیز داشته است- هنوز با کسری بودجه قابل توجهی دست به گریبان است.
اگر هم اشتغال مورد نظر خود را از محل تامین منابع خارجی میخواهند ایجاد کنند، چگونگی آن را بیان دارند تا مشخص شود که آیا به جز راهی که دولت یازدهم برای نتش زدایی بینالمللی و گفتوگوی قدم به قدم و پیگیری جدی برای بهرهبرداری از دستاوردهای برجام پیش گرفته راه دیگری را ترسیم کردهاند؟ خوشبختانه تجربه گرانقیمت هشتساله دولت پیشین گویای آن است که راهی به جز آنچه دولت روحانی در عرصه بینالمللی در پیش گرفته است، به نتیجهای رضایتبخش منتهی نمیشود.
در سراسر جهان، رقبای حاضر در کارزارهای انتخاباتی، سعی در جلب آرای مردم دارند که خواسته غیرطبیعی و نامعقولی نیست. تمامی رقبا برای جذب آین آرا شعارهایی میدهند که یا سرشار از بایدهاست، بدون آن که راهی عملیاتی برای تحقق آن ارائه کنند یا دربرگیرنده نقشه راههایی ملموس است که نشان از تجربه و عملگرایی آنان دارد. مواردی مانند «فقر را باید از بین برد»،«وضعیت فعلی شایسته کشور و مردم ما نیست» شعارهایی دلنشین و درستاند که برای شنیدن آنها لازم نیست پای رسانههای صوتی و تصویری یا سخنرانی نخبگان نشست، تنها با ایستادن در صف نان، میتوان از زبان مردم عادی هم شنید و این حدیثی است که بر هر سر بازاری هست بنابراین بیان آن خبرگی و نخبگی نمیخواهد، بلکه آنچه از یک رجل سیاسی انتظار میرود، آن است که برای از بین بردن فقر یا ایجاد اشتغال، دستکم رئوس برنامههایش را بیان کند.
خوشبختانه شفافیت رسانهای و باز بودن فضای نقد و تحلیل، دستاورد دولت یازدهم را درآواربرداری از اقتصاد، رفع بخشی از عدم تعادلهای ساختاری در عرصه کسب و کار و نرخ رشد واقعی کشور و ایجاد اشتغال در سه سال و نیم گذشته را- که اگر چه کافی نیست ولی به مراتب بیشتر از ارقام دولت پیشین است- پیش روی رقیبان رییس دولت کنونی نهاده و از این روی بر آنان است که به گونهای شفاف برنامه اجرایی خود را در بوته نقد و ارزیابی قرار دهند. نقد برنامههای اجرایی در اقتصاد، به دلیل طبیعت علمی و تجربی اقتصاد، کار پیچیدهای نیست. باشد که با نقد و بررسیهای کارشناسی، رویای دوردست ایجاد اشتغال ۵/۱ میلیونی در سال، محقق شود که مایه مباهات و افتخار هر ایرانی خواهد بود.