6 - 03 - 2024
السیسی در منگنه اخوان و حماس
عرفان ناظریه- شاید اقدامات پس از کودتای ۲۰۱۳ مصر برای کنار زدن اخوانالمسلمین تازه داشت ثمر میداد که ناگهان زمزمه کوچاندن ساکنان غزه به مصر پس از وقایع ۷ اکتبر، آب سردی بر سر رییسجمهوری مصر ریخت. چالشی که دوباره میتواند رشتههای قاهره را برای از میان برداشتن این رقیب قدیمی پنبه کند. البته ظاهرا سیسی و جریان او ساکت ننشسته و هرطور که شده میخواهند این رقیب دیرینه را از سر باز کنند. در همین راستا منابع خبری روز دوشنبه همین هفته از صدور حکم اعدام برای رهبر اخوانالمسلمین مصر توسط دادگاهی در این کشور خبر دادند. شبکه المیادین در اینباره اعلام کرد دادگاهی در مصر برای محمد بدیع رهبر اخوانالمسلمین و چندتن دیگر از سران این سازمان حکم اعدام صادر کرد. در کنار این ماجرا، تلاشهای قاهره برای آتشبس و آرام کردن اوضاع در غزه به جهت نگرانی از کوچ ساکنان آن به مصر میتواند واقعیت را نشان دهد که دولتمردان مصر نمیخواهند هیچ سر سازگاری با اخوانیها داشته باشند.
۷ اکتبر چرا برای مصر مهم است؟
هفتم اکتبر سال گذشته میلادی بود که ساکنان خاورمیانه روز خود را با شنیدن خبری قابل تامل شروع کردند. حماس طی عملیاتی علیه اسرائیل موسوم به طوفان الاقصی دست به حرکتی زد که نقش بسزایی در معادلات منطقه و حتی بینالملل داشت؛ مسالهای که پیامدهای آن به سرزمین زیتون محدود نشد و کشورهای مجاور و حتی غیرمجاور با تبعات آن نیز روبهرو شدند. در همین رابطه یکی از کشورهایی که با چالش مواجه شد مصر بود. نگرانی از کوچ ساکنان غزه به این کشور و پیامدهای این موضوع، میتواند قاهره را وارد هزارتوی مبهمی کند. موضوعی که طبیعتا میتوان آن را مانند سایر مسائل بینالمللی از نقطهنظرهای مختلف بررسی کرد، اما در این گزارش قصد داریم با نگاهی امنیتی و با تکیه بر دو دلیل به واکاوی سیاست مصر در این خصوص بپردازیم. اگر مفهوم امنیت را نبود تهدیدات عینی و ذهنی در برابر ارزشهای خود تعریف کنیم و با نگاهی موسع در چارچوب مکتب امنیتی کپنهاگ، شاخصهای پنجگانه را برای این مهم در نظر بگیریم، میتوانیم این احتمال را مطرح کنیم که حضور احتمالی مردم غزه در خاک مصر، میتواند چالشهای جدی برای قاهره به بار بیاورد و حتی بعضی از شاخصهای امنیتی آن را مورد تهدید قرار دهد.
سخن خالی کردن غزه از مردمش، از کجا به میان آمد؟
بحث کوچاندن مردم غزه به مصر از طرف برخی جریانات افراطی در اسرائیل مطرح شد. این گروهها اصرار بر این داشتند که باید با کوچ اجباری ساکنان آن به صحرای سینا، این باریکه را از کنشگری گروههای مقاومت پاکسازی کرد. در همین راستا کشور اهرام ثلاثه که از گذشته به عنوان یکی از میانجیهای درگیری بین اسرائیل و فلسطین شناخته میشده است، این بار با گزینهای سخت روبهرو شد. علیرغم اینکه مصر مخالفت خود را با کوچاندن مردم غزه اعلام کرد و پس از آنکه تلآویو از قصد خود برای حمله به رفح سخن به میان آورد، به طرف صهیونیستی هشدار داد که در صورت حمله زمینی به رفح (که ممکن است باعث شود مردم این منطقه برای نجات جان خود به سمت مصر بروند) قرارداد صلح خود با اسرائیل موسوم به کمپ دیوید را ملغی خواهد کرد، اما تحلیلگران به دنبال چرایی اتخاذ این موضع از طرف مصر هستند.
اخوانالمسلمین؛ فرزند طردشده
بدیهی است که ایدئولوژی یکی از اثرگذارترین پارامترها در تعیین سیاست کشورهاست. دولتها ممکن است با توجه به میزان قرابت اندیشه، تعیین کنند که به یک بازیگر (دولتی و غیردولتی) تا چه حد نزدیک شوند. البته که از نقش قدرت و منافع نیز نباید گذشت. به نظر میتوان متوجه شد که قاهره با چه عینکی به مساله ورود مردم غزه به سرزمینش نگاه میکند. بدون شک مصر، حماس را جزئی کلیدی در بافت جمعیتی غزه می¬بیند و تبلور اندیشههای آن را در این باریکه مشاهده میکند. عاملی که میتواند درخصوص اتخاذ هرگونه سیاستی از جانب مصر در این خصوص تعیینکننده باشد.
نباید فراموش کرد حماس دارای تفکرات اِخوانی است و کوچاندن ساکنان غزه به این کشور میتواند باعث رشد و احیای دوباره اخوانالمسلمین در مصر شود؛ مسالهای که به هیچ عنوان مطلوب رجال سیاسی کنونی مصر نیست. از زمان روی کارآمدن عبدالفتاح سیسی رییسجمهوری کنونی مصر، شاهد انواع مقابله با این حزب کهنهکار اسلامگرا (اخوانالمسلمین) از طرف دولت وی بودهایم. شاید مهمترین آن نیز خبری باشد که ۲ روز پیش منتشر شد.
خبری که صحبت از اعدام رییس، معاون و چند عضو دیگر از سران اخوانالمسلمین مصر را به میان آورد. کمااینکه سیسی وقتی هنوز به سمت ریاستجمهوری نرسیده بود، سخن از منحل کردن این سازمان در صورت روی کارآمدن را مطرح میکرد. حتی قبلتر از آن وقتی که سیسی در کودتای ۲۰۱۳ میلادی، محمد مرسی رییسجمهوری اسبق و اخوانی مصر را برکنار کرد، به کمک رسانهها روی این گزاره مانور میداد که اخوانالمسلمین عامل کشورهایی همچون قطر و ترکیه (کشورهایی که خود تفکرات اخوانی یا به تعبیری نواخوانی دارند) است. یک سال و نیم گذشته نیز، زمانی که عبدالفتاح سیسی خبر از اولین گفتوگوی ملی در دوره ریاست خود داد، همه احزاب و گروههای سیاسی را برای شرکت در این رویداد مجاز دانست، به جز میراث حسن البنا یعنی موسس اخوانالمسلمین.
ظاهرا سیسی و دولت وی نمیخواهند شاهد یک اخوانالمسلمین دیگر در کشور خود باشند. در واقع با توجه به اوضاع نامناسب اقتصادی مصر، ظهور و قدرتگیری گروههای ایدئولوژیک میتواند زمینهساز برپایی گروههای اعتراضی و شورشی باشد و حضور ساکنان غزه و به تبع آن تفکرات اخوانی حماس، میتواند رگههای این ایدئولوژی را تقویت کند. هرچند که در قرن ۲۱ شاهد ایدئولوژیزدایی از جنبشهای اعتراضی شدهایم، اما نباید از نقش و قدرت اندیشه در شکلگیری این هستهها غافل شد.
مصر تبدیل به اقلیم کردستان میشود!
دومین مسالهای که باید در مورد احتمال سکونت مردم غزه در مصر آن را مورد توجه قرار داد، حملات یا اقداماتی است که ممکن است از سمت افراد مرتبط با گروههای مقاومت فلسطینی اعم از حماس و جهاد اسلامی علیه مواضع اسرائیل باشد.
این مساله میتواند باعث پاسخ صهیونیستها در خاک مصر شود و امنیت سرزمینی این کشور را مورد تهدید قرار دهد. مِنباب مقایسه مانند کردهای جداییطلب ایرانی که در اقلیم کردستان عراق حضور دارند و تشنجهای ایجادشده توسط آنها در محیط امنیتی غرب ایران، گاه باعث پاسخ تهران در خاک اقلیم میشود، بنابراین مصر در برآوردهای امنیتی- اطلاعاتی خود به این موضوع فکر میکند که این مساله تا چه میزان میتواند او را در دشوارهای امنیتی قرار داده و منافع او را تهدید کند.
میتوانیم مشاهده کنیم که این ماجرا تا چه حد میتواند برای سرزمین اهرام ثلاثه مهم واقع شود.
به نظر میآید تلاشهای بیوقفه قاهره برای توافق بر سر آتشبس، جدای از نقش سنتی این کشور در این خصوص و دغدغههای اسلامی و عربی آن، انگیزهای در جهت امنیت ملی مصر دارد. هرچند همانطور که ذکر شد میتوان این سناریو را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار داد، اما به نظر میرسد، استدلالهای فوقالذکر میتواند از جهت امنیتی به خواننده نقطهنظر دهد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد