27 - 02 - 2025
اقتصاد ایران؛ قربانی نوسانگیریهای مداوم
دیبا حاجیها- نوسانگیری از بازار سرمایه و بازارهای موازی آن در اقتصاد ایران به یکی از معضلات اساسی تبدیل شده است که سالهاست آثار منفی آن بر بازارهای مالی و اقتصادی کشور مشهود است. این پدیده بهویژه در شرایطی که شاخص بورس رشد چشمگیری را تجربه میکند، به وضوح قابل مشاهده است. در این مواقع، سرمایهگذاران بهخوبی میدانند که دگرگونیهای بزرگ در بازار به زودی رخ خواهد داد و نوسان آنها گرفته خواهد شد. این امر نشاندهنده دخالتهای مستقیم و غیرمستقیم سیاستگذاران در بازار است که اغلب نه برای تنظیم و بهبود شرایط، بلکه برای کسب سود در کوتاهمدت یا اعمال فشار به بازار صورت میگیرد. یکی از بارزترین اقدامات در این زمینه، عرضه سکه توسط بانک مرکزی است که باعث افزایش فشار فروش و افت قیمتها در بازار میشود. این اقدام، علاوه بر تاثیر منفی بر قیمتها، با ایجاد نوسانات شدید، فضا را برای سفتهبازی فراهم میکند و به سرعت موجب تغییرات قیمتی غیرمنتظره میشود. بانک مرکزی با عرضه سکه به بازار نهتنها تاثیر منفی بر قیمت طلا و سکه دارد، بلکه با افزایش نوسانات، زمینه را برای ایجاد رفتارهای هیجانی و سفتهبازی فراهم میآورد. این در حالی است که بازار سرمایه خود به شدت تحت تاثیر سیاستهای پولی و ارزی قرار دارد و هرگونه عرضه ناگهانی داراییهای سرمایهای نظیر سکه میتواند به خروج نقدینگی از بورس و کاهش اعتماد عمومی به بازارهای مالی منجر شود. به این ترتیب، سیاستگذار عملا بهجای اینکه نقش تثبیتکننده و هدایتگر بازار را ایفا کند، خود به عاملی برای ایجاد نوسانات شدید تبدیل میشود که در نهایت منجر به کاهش ثبات اقتصادی میشود. در کنار این اقدام، محدود کردن فعالیت صرافیها و اعمال سختگیریهای ناگهانی در بازار ارز از دیگر نشانههای آشکار نوسانگیری از بازار است. سیاستگذاران با اتخاذ تصمیمات غیرقابل پیشبینی و محدود کردن دسترسی به ارز، بازار را با بحران نقدینگی مواجه میکنند که باعث افزایش شکافهای قیمتی و تشدید رفتارهای هیجانی در بین فعالان اقتصادی میشود. این اقدامات که از سوی سیاستگذاران بهصورت ناگهانی و بدون برنامهریزیهای دقیق اعمال میشود، موجب از دست رفتن اعتماد به ثبات بازار و افزایش تلاطم در قیمتها میشود. وقتی که محدودیتها برداشته میشود و صرافیها قادر به فعالیت میشوند، عرضه دلار افزایش مییابد و قیمت آن کاهش پیدا میکند اما در عین حال، این تغییرات ناگهانی موجب نوسانات و سفتهبازی بیشتر در بازار میشود. علاوه بر این، تغییرات غیرمنتظره در نرخ خوراک پتروشیمیها یا قیمتگذاریهای دستوری در صنایع کلیدی، ابزار دیگری است که سیاستگذاران از آن برای مداخله در روندهای بازار استفاده میکنند. این اقدامات، اگرچه به ظاهر برای حمایت از اقتصاد و کنترل قیمتها در نظر گرفته میشود اما در واقع باعث بیثباتی بیشتر در بازارهای سرمایه و سایر بازارها میشود. این سیاستها معمولا موجب کاهش اطمینان فعالان اقتصادی به سیاستهای دولت و تشدید نوسانات میشود. بهطور کلی، هر زمان که سیاستگذار اقداماتی را اتخاذ کند که به جای ایجاد ثبات، موجب تشدید نوسانات در بازار شود، میتوان آن را نشانهای از نوسانگیری دانست که نهتنها به نفع بازار نیست، بلکه به ضرر سرمایهگذاران و عموم مردم نیز تمام میشود. چندین سال است که سیاستگذاران به جای تمرکز بر منافع ملی و ایجاد شرایطی برای تثبیت بازار سرمایه، طلا و ارز به رویکردهای ماجراجویانه در بازارهای مالی دست زدهاند که نتایج آن بیشتر از آن که در جهت منافع عمومی باشد، به نفع گروههای خاص و سرمایهگذاران کوتاهمدت بوده است. به جای نظارت دقیق و اجرای سیاستهای پایدار برای تثبیت و رشد پایدار بازارهای مالی، شاهد رویکردهای ناگهانی و ناپایدار از سوی دولتها بودهایم که تنها نوسانات و بحرانهای اقتصادی را به دنبال داشته است. این رویکردها بهجای ایجاد اعتماد و ثبات، موجب تضعیف اعتماد عمومی به بازارهای مالی و در نهایت کاهش سرمایهگذاری بلندمدت در اقتصاد کشور میشود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد