14 - 09 - 2024
افشای پشت پرده فشارزایی
گروه انرژی- چهارماه بعد از امضای یک قرارداد 20میلیارد دلاری برای فشارافزایی در پارسجنوبی، ابهامها درباره این قرارداد، نحوه اجرای آن، نحوه تامین مالی و متولیان تامین مالی آن همچنان ادامه دارد؛ موضوعی که کارشناسان از تیم جدید وزارت نفت میخواهند در این رابطه شفافسازی کند.
پروژه فشارافزایی در پارسجنوبی در اسفندماه پارسال از سوی وزیرنفت دولت سیزدهم اعلام و در 20 اردیبهشتماه تبدیل به قراردادی بین شرکت ملی نفت با چهار پیمانکار یعنی، اویک، پرتوپارس، گروه مپنا و قرارگاه خاتمالانبیا به میزان 20میلیارد دلار شد؛ قراردادی که محسن خجستهمهر، مدیرعامل پیشین شرکت ملی نفت اجرای آن را منجر به درآمد 900میلیارد دلاری برای کشور عنوان کرده بود.
آنطور که مقامات پیشین وزارت نفت گفته بودند، با ساخت ۲۸سکو یعنی ۱۴سکوی فشارافزا و ۱۴سکوی پشتیبان در هفت منطقه این پروژه قرار بوده که اجرا شود با این حال، با گذشت چهارماه از انعقاد این قرارداد هنوز جزئیات این قرارداد معلوم نیست. مثلا مشخص نیست که نحوه تامین مالی این پروژه در چند مرحله و چگونه است یا حتی متولیان تامین مالی کدام بانکها و شرکتها هستند.
ابهام دیگری که کارشناسان از آن سخن میگویند، مربوط به نوع سکوهاست.آیا سکوهای فشار افزایی تماما ساخت داخل است یا آنکه فناوریهای روز دنیا هم مورد استفاده قرار خواهد گرفت؟ اگر تماما ساخت داخل است کدام شرکتهای دانش بنیان طرف قرارداد شدهاند و چرا هیچ جزئیاتی درباره آن وجود ندارد. از همه مهمتر اینکه شرکت ملی نفت ایران به عنوان متولی و کارفرما اجرای این طرحها چرا اصلا این طرحها را به شرکتهای شبهدولتی واگذار کرده در حالی که تاکید مقام معظم رهبری استفاده از توان بخشخصوصی بوده است. انرژی پرس در همین رابطه طی گزارشی مینویسد: «پروژه ۲۰میلیارد دلاری فشارافزایی، یکی از غیرشفافترین قراردادهای تاریخ صنعت نفت ایران است. هنوز جزئیات چندانی از نحوه سرمایهگذاری یا نوع تکنولوژی و تجهیزات آن یا زمانبندی پروژه منتشر نشده است.
بزرگترین و اصلیترین منبع تامین گاز کشور این روزها تحت بحرانی جدی قرار گرفته که از سال گذشته تا به امروز، مسیر طولانی را از توهم تا واقعیت پشت سر گذاشته است. فشارافزایی؛ طرحی که روزی وزیر نفت دولت سیزدهم آن را مهمترین پروژه استراتژیک کشور در صنعت نفت معرفی کرد اما از جزئیات آن سخن نگفت. میدان گازی پارسجنوبی بزرگترین میدان گازی جهان است که به صورت مشترک در خلیجفارس میان ایران و قطر واقع شده است. این میدان ۷۰درصد گاز ایران را تامین میکند و ۴۵درصد از خوراک پالایشگاههای بنزین ایران از میدان پارسجنوبی تامین میشود. این منطقه مهم و استراتژیک سیاسی و اقتصادی اما این روزها حال و روز خوشی ندارد. فشارافزایی در آن به بحران جدی برای تولید تبدیل شده است. براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، در سال ۱۴۲۰ احتمالا میزان کل عرضه گاز طبیعی به 7/898میلیون مترمکعب در روز برسد؛ این در حالی است که میزان مصرف همه بخشها برابر با 8/1410 خواهد بود در نتیجه روزانه ۵۱۲میلیون مترمکعب کمبود گاز در بازار داخلی ایران رخ میدهد. آن هم در حالی که رقبای منطقه یکی پس از دیگری در حال پیشرفت هستند. قطر چیزی نزدیک به ۶۵درصد میدان گازی پارسجنوبی یا به گفته قطریها گنبد شمالی را در اختیار گرفته است و ایران تنها از حدود ۳۵درصد این میدان بهرهبرداری میکند. قطر اما به همین نقطه بسنده نکرده و در سال گذشته میلادی قراردادهای بزرگی برای این میدان بسته است. چین در کمتر از یکسال دو قرارداد خیرهکننده گاز با قطر بسته است؛ اولی به ارزش ۶۰میلیارد دلار و دومی قراردادی ۲۷ساله که بناست سالانه 4میلیون تن گاز مایع مورد نیاز دومین اقتصاد جهان را تامین کند.
هدایتالله خادمی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی با تاکید بر پیشرفت رقبا در مقابل درجا زدن صنعت نفت ایران به انرژی پرس گفت: «زمانی نگرانی از پروژه نفوذ محدود به یکسری کشور غربی مشخص بود. حالا اما باید نگران باشیم که برخی به نفع کشورهای منطقه فعالیت میکنند. از سوی دیگر هیچ خبری هم از نظارت و حسابرسی در مجلس وجود ندارد. وقتی مجلس کاری به وزارتخانه ندارد و مسوول امر را بابت عملکردش محل پرسش قرار نمیدهد، معلوم است که کاری پیش نمیرود.»
تحریم و فقر سرمایهگذاری و فقر فناوری مهمترین موانع توسعه میدان گازی پارسجنوبی از سمت ایران بودهاند. سعید ساویز، کارشناس حوزه انرژی ضمن اشاره به این مورد معتقد است تا زمانی که پول و تجهیزات نباشد، کاری پیش نخواهد رفت: «بدون امکانات و تجهیزات لازم، سرمایهگذاری درست و منطقی و استفاده از منابع مالی مناسب، امکان ندارد که بتوانیم کاری را پیش ببریم. خود مسوولان هم این موضوع را میدانند و تنها با نمایش فشارافزایی سعی در پاک کردن صورت مسئله دارند.هیچکدام هم به تنهایی نمیتوانند اوضاع را بهبود بخشند. مشکل فقط سرمایهگذاری نیست و ایران برای فشارافزایی در میدان پارسجنوبی نیاز به فناوری دارد و اگرچه این طرح میتواند گاز را از سر سکو تا عسلویه منتقل کند اما افت فشار مخازن را چه میکنیم؟»
دستاوردسازی و برپایی جشن از جابهجایی یک سکو در مقابل طرحهای عظیم معطلمانده، نشان از کمتجربگی و نبود اشراف مدیران شرکت ملی نفت بر ابعاد مگاپروژههای تعریفشده در آن مجموعه دارد اما شرایط کشور، شرایط آزمون و خطا نیست و مدیرانی میطلبد که دوران آزمون و خطای آنها به پایان رسیده باشد. امیدواریم مدیران نفتی دولت پزشکیان بهدنبال نمایش و دستاوردسازی نبوده و چارهای برای ابر بحران انرژی ایران بیندیشند.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد