4 - 09 - 2023
اخراج استادان یا حذف رادیکال نشانه استیصال است
محمدرضا تاجیک میگوید: تجربه نشان میدهد که اساتید و دانشجویان سمپاتی که به دانشگاه تزریق میشوند، ممکن است در ابتدا دارای منش و هویت و مواضع ایدئولوژیک خاص و سرشار از عصبیت باشند، اما این سنگهای خارا به مرور زمان و بعد از چند ترم صیقل مییابند و تیزیهای آنان گرفته میشود و بعد از مدتی تبدیل به کسانی میشوند که باید به اخراجشان اندیشید.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری در دوران اصلاحات که بهعنوان یک تحلیلگر و اندیشمند سیاسی و یک استاد دانشگاه، نگران افزایش محدودیتها علیه دانشگاهیان است، با اشاره به پیامدهای اخراج استادان دانشگاه گفته است: «اخراج استادان یا به بیان دیگر حذف رادیکال اساتید نشانه استیصال است. استیصال همواره، همراه با نوعی انجماد و بستارمندی و تصلب رادیکال و فزاینده همراه است. نظم و نظامی که دچار استیصال میشود از هر چیزی میترسد.» محمدرضا تاجیک که در این رابطه با پایگاه خبری-تحلیلی جماران به گفتوگو نشسته، با اشاره به تعبیری از اخوانثالث میگوید: «از سیلیزن و از سیلیخورده و حتی از تصویر روی دیوار میترسد.» او اضافه کرد: «از بیآزار میترسد، از آزاردهنده میهراسد، از خم ابرو و پیچش مو میترسد، شب میترسد و روز میترسد. چنین قدرتی از آنرو که به این نتیجه رسیده دیگر نمیتواند خطی بنویسد که دیگران بخوانند، دیگر نمیتواند نوشتار و گفتار خود را در سطوح مختلف جامعه جاری و ساری کند، دیگر نمیتواند نگاه و احساس و ذهن مردمان را به تسخیر خود درآورد؛ بر این خیال و وهم میشود که مشکل در جایی دور و برون از قلمرو قدرت شکل میگیرد، مشکل کسانی هستند که پژواک سخن و صدا و خط آنان نیستند و همچون خرمگسی روی نگاه و ذهن دانشجویان و مردمان مینشینند، آنان را افسون و به تسخیر خویش درمیآورند و امکان امتداد و خواندهشدن خط را از آنان سلب میکنند.» او گفت: «تمرکز و خالصسازی و خودیسازی قدرت که از چند سال پیش آغاز شده، مبتنیبر یک هراس بزرگ معطوف به بقا است. امروز برای بسیاری کاملا واضح و مبرهن است که عدهای عزم آن کردهاند که با هر هزینهای پروژه همگونسازی و شبیهسازی دانش و دانشجو و استاد را محقق سازند. ولی چالشی که با آن مواجهاند این است که امروز نهاد دانش و دانشگاه محدود و محصور به فیزیک و مکان و نهاد خاص نیست؛ امروز استاد و دانشگاه محدود و محصور به نهاد رسمی نیستند.»
تاجیک که معتقد است «امروز تمام ساحت جامعه به دانشگاه تبدیل شده» و بر این باور است که «حذف استاد و دانشجو به هیچوجه نمیتواند در رحمتی به روی اصحاب قدرت بگشاید و مرهمی بر زخمهای مشکلات آنان بگذارد»، در پاسخ به پرسشی که در این صورت، حاکمیت با چه منطقی دست به این کار میزند، میگوید: «این پروژهای کلان است و یک پروژه استراتژیک معطوف به بقاست؛ بقای قدرت و گفتمان حاکم و عاملان و حاملان آن. این موضوع با انتخابات ریاستجمهوری رقم خورد و بعد در انتخابات مجلس تکمیل شد و دیری نپایید که به سطوح و لایههای زیرینتر تسری یافت.»