14 - 09 - 2024
آزمون فلرینگ
«جهانصنعت»- افزایش شدت فلرینگ در ایران نسبت به کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت با روندی افزایشی ادامه دارد، این در حالی است که مطابق پیشبینیها زمستان پیشرو که چهارمین زمستان ناترازی گاز است بازهم دولت ناچار خواهد شد گاز صنایع و نیروگاهها را برای پایداری گاز شبکه خانگی قطع کند؛ تصمیمی که در سه زمستان گذشته باعث عدمالنفع و زیان برای صنایع کشور شده است.
فقط عدمالنفع و زیان نیست که در زمستان به دلیل ناترازی گاز صنایع کشور را تحت فشار قرار میدهد، سالانه میلیاردها مترمکعب گاز در میادین نفت و گاز سوزانده میشود در حالی که میشود با بهکارگیری این گازها که بیهوده میسوزند، بخشی از ناترازی گاز را جبران کرد.
براساس گزارشهای رسمی، شدت فلرینگ در ایران بیش از سه برابر میانگین جهانی است. شدت فلرینگ مبتنی بر تولید نفت ایران در سال گذشته حدود سهبرابر میزان جهانی و شدت فلرینگ مبتنی بر تولید گاز طبیعی در ایران تقریبا دو برابر میزان جهانی گزارش شده است.
حجم گازهای مشعل در ایران از سویی به طور متوسط بیش از 50میلیون مترمکعب در روز است، این در حالی است که این مقدار از گاز طبیعی میتواند تقاضای عمده بعضی از بخشها را به صورت کامل برطرف سازد. ضمن اینکه این میزان فلر به اندازه تولید دو فاز پارسجنوبی است که برای استحصال هر 25میلیون مترمکعب، بین 5 تا 6میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد.
باوجود اینکه گازهای مشعل ارزش حرارتی بالایی دارند اما عمدتا به دلیل محدودیتهایی مانند حفظ ایمنی منطقه، میزان بالای گوگرد، دوری محل استخراج از خشکی، هزینه بالای انتقال گاز و سایر مسائل فنی و اقتصادی در محل تولید سوزانده یا به اصطلاح فلر میشوند. البته در برخی موارد به دلیل پایین بودن دبی و فشار گاز همراه تولید شده، بازیابی و استفاده از آن فاقد توجیه اقتصادی است و چارهای جز فلر کردن وجود ندارد.
البته نتیجه پژوهشی که اخیرا از سوی اتاق بازرگانی منتشر شده نشان میدهد چنانچه قیمت صادراتی برای گازهای مشعل لحاظ شوند، ارزش گازهای مشعل محاسبه شوند، به قیمتهای سال 1400- سال بررسی این پژوهش- این میزان معادل 6/4میلیارد دلار خواهد شد. چنانچه این مقدار از گاز طبیعی طرف تخصیص به عنوان خوراک صنعت پتروشیمی با قیمت 5هزار تومان (معادل 13سنت) شود، عدمالنفع آن برای دولت معادل 4/2میلیارد دلار است.
مطابق آمار وزارت نفت، میزان سوزاندن گازهای همراه نفت ایران در سال ۱4۰۱ هجری شمسی بالغبر 43/18میلیارد مترمکعب یعنی حدود ۱۲درصد از کل فلرینگ جهان بوده است. برای درک بزرگی این رقم میتوان اشاره کرد که این حجم از گاز تقریبا برابر با کل صادرات گاز طبیعی ایران در سال ۱4۰۰ است. این رقم وقتی بهتر درک میشود که بدانیم حجم گاز طبیعی تولیدی در پالایشگاه فاز یک پارسجنوبی در همین سال حدود ۹میلیارد مترمکعب بوده است. به بیان دیگر حجم تجمعی گازهای مشعل معادل ظرفیت حدود دو فاز پارسجنوبی است. با فرض اینکه قیمت گاز فلر معادل میانگین گاز طبیعی صادراتی و حدود ۱5سنت بر مترمکعب باشد، عدمالنفع ناشی از سوزانده شدن این مقدار گاز نزدیک به 3میلیارد دلار در سال خواهد بود که اهمیت پرداختن به طرحهای بازیابی گاز فلر در ایران را بیش از پیش مشخص میکند. چنین تصویری از گازهایی که بیدلیل سوزانده میشوند، همین اندازه غمانگیز است که ناترازی گاز در زمستان زیان به بار میآورد.
چهارمین زمستان ناترازی
چشم بههم بزنید، زمستان رسیده و دومین آزمون مواجهه با ناترازی دولت چهاردهم آغاز میشود. ناترازی که از دولتهای قبل به ارث رسیده است و هر سال هم بر حجم آن اضافه میشود. هرچند راهکارهای مختلفی برای حل این بحران از سوی کارشناسان پیشبینی شده، با این حال به نظر میرسد بیشتر از آنکه راهکارها مسیر را روشن کنند، این تنگنای مالی است که مانع حل مشکل ناترازی میشود.
بررسیها نشان میدهد که تولید گاز طبیعی در کشور بیش از 750میلیون مترمکعب در روز است. مصرف گاز طبیعی در ماههای گرم سال عمدتا کمتر از 600میلیون مترمکعب در روز است و کسری تراز گاز طبیعی در ماههای گرم سال نمایان نیست اما با آغاز ماههای سرد سال، تقاضای گاز طبیعی به ویژه به منظور گرمایش محیطی، به طور طبیعی افزایش مییابد. این افزایش تقاضا تا حدی است که از عرضه گاز طبیعی پیشی گرفته تا جایی که بخشی از تقاضای نیروگاهی و صنعتی با سوختهای مایع جایگزین میشود. عمده افزایش تقاضای زمستانی گاز طبیعی مربوط به بخشهای خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده است.
بابک افقهی، مدیری یک مجتمع پتروشیمی در این رابطه به وبسایت نفت ما میگوید:«هلدینگها و شرکتهای پتروشیمی ناچارند برای اینکه ناترازی بیشتر از این به آنها آسیب نزند سناریوهای متعددی را در پیش بگیرند. در مجموع سناریوهایی برای کاهش اثرات منفی ناترازی گاز بر شرکتهای پتروشیمی در دستور کار قرار دادهایم از جمله تهاتر گاز با کشورهای همسایه و ایجاد مخازن ذخیرهسازی الانجی و ورود به حوزه بالادست گاز که بررسیهای کارشناسی آنها در حال انجام است. آنچه از شرکت ملی نفت در ابتدای سال 1403 و تقسیم میادین بین شرکتها و هلدینگهای پتروشیمی دیدم بیانگر آن است که شاید جمعبندی دقیقی عاید ما نشده و کارشناسان ما همچنان روی این موضوع کار میکنند.»
او اضافه میکند: «به نظر میرسد حجم سرمایهگذاری که برای این بحث نیاز است حتما باید با جذب سرمایهگذار خارجی اتفاق بیفتد یا حداقل با طراحی یک مکانیزمی که از طریق تامین مالی بازار سرمایه یا تعریف پروژههایی که بتوانیم سرمایههای داخلی را جذب بکنیم همراه باشد، در غیر این صورت این ناترازی آسیبهای جدی در سالهای آینده به ارمغان خواهد آورد و ما از همین الان باید به فکر راهحل کاهش این باید تهدیدات باشیم.»
افقهی درباره بهکارگیری گازهای مشعل میگوید: «بهرهبرداری از فلرینگ نیازمند سرمایهگذاری جدی در این بخش است و ما متاسفانه در کشور همچنان نتوانستهایم در بحث مدیریت فلرینگ موفق عمل کنیم البته در بعضی از هلدینگها اتفاقات خوبی افتاده اما مجموعا میادین ما در جنوب مثل یادآوران و فروزان نشان میدهد همچنان فلرسوزی وحشتناکی دارند و همچنان نتوانستهایم به خاطر نیاز به تکنولوژی و سرمایهگذاری بالا بر آنها فائق بیاییم ولی در هلدینگ تاپیکو به خاطر اینکه نه تکنولوژی و نه سرمایه مورد نیاز این کار را دارد طبیعتا علاقهمند نیست به این حوزه وارد شود مگر اینکه با یک طرف خارجی که دانش و تکنولوژی این کار را داشته باشد ما وارد مشارکت میشویم.
سرمایهگذاری 5میلیارد دلاری
مرکز پژوهشهای مجلس چندی پیش طی گزارشی درباره چالشهای پیشروی جمعآوری گازهای مشعل که منجر به عملکرد نامطلوب وزارت نفت در طول سالهای اجرای قانون برنامه ششم توسعه شده را در سه دسته کلی اقتصادی- مالی، نهادی و فنی-تکنولوژیکی تقسیمبندی کرد.
براساس این گزارش دلیل اصلی عدم اجرای پروژههای جمعآوری گازهای مشعل، عدم اولویت این طرحها برای شرکتهای تابعه وزارت نفت به دلیل فقدان جذابیت مالی اجرای این پروژهها در مقایسه با سایر پروژههای شرکتهای تابعه مثل پروژههای توسعه میادین بوده است.
در واقع براساس بررسی مجلس، شرکت ملی نفت ایران، منابع داخلی خود را همواره به پروژههایی تخصیص میدهد که نرخ بازگشت سرمایه بالاتری داشتهاند و از این منظر پروژههای جمعآوری گازهای مشعل برای این شرکت در اولویت قرار نگرفته است. این موضوع در مورد سرمایهگذاری بخشخصوصی در طرحهای انجیال نیز گزارش شده است.
یک بررسی از میزان سرمایهگذاری برای جمعآوری گازهای مشعل نشان میدهد که کل سرمایهگذاری لازم برای جمعآوری این گازها کمتر از 5میلیارد دلار برآورد شده که معادل ارزش یکسال سوزانده شدن آنهاست. کارشناسان براین باورند که میتوان از محل فروش این گازها به صورت خام هم، سرمایه لازم برای جمعآوری را فراهم کرد. محمدصادق مهرجو، کارشناس انرژی در این رابطه میگوید: «لازمه مدیریت ناترازی انرژی این است که بخش سیاستگذاری و تنظیمگری و کنترل در حوزه انرژی باید کاملا متمرکز باشد. ما شرکتهای مختلف بهینهسازی در وزارتخانههای مختلف داریم اما باید دید این مجموعهها چقدر تاثیرگذار هستند؟ این موارد میتوانند تحت عنوان معاونت انرژی متمرکز شوند تا بتوانیم عملکرد بهتری در حوزه رصد، تنطیمگری، سیاستگذاری، هماهنگی بین وزارتخانهها و بهینهسازی
داشته باشیم.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد