7 - 09 - 2024
آزاردهنده در هر مدیومی
گروه فرهنگ و هنر- در حالی که تبلیغات بازرگانی در تلویزیون سابقا موج انتقادات زیادی را به همراه داشت، حالا پلتفرمهای نمایش خانگی با مدلهای جدید تبلیغاتی از جمله دریافت حق اشتراک و پخش آگهیهای اضافی به موضوعی مورد بحث تبدیل شدهاند.
این روزها بیشتر از تبلیغات در تلویزیون درباره آگهیهای وقت و بیوقت میان سریالها و برنامههای پلتفرمهای خانگی صحبت میشود. روزگاری همه به تلویزیون میتاختند که چرا در میانه پخش سریال یا برنامهای و حتی پخش فوتبالی، آگهی بازرگانی پخش میکند اما امروز به پلتفرمهایی انتقاد میکنیم که پول اشتراک را جدا میگیرند و تبلیغات را جدا! کنار پخش یک تبلیغ قبل از پخش و چند تبلیغ در میانه پخش برنامه و سریال، بیلبوردهایی را هم طراحی کردهاند تا اسپانسرهایشان را در جریان پخش سریال و برنامههایشان، پشتیبانی کنند. اینجا نه هنرمندان و نه صاحبان سرمایه و اصطلاحاً فرهیختگانِ این حوزه در سکوت کامل به سر میبرند اما زمانی که تلویزیون ستارهمربعها را توسط مجریانش اعلام میکرد یا پیش از پخش برنامه و سریال یا در جریان پخش، تبلیغاتی را روی آنتن میبرد، موجی از انتقادات را به همراه داشت.
اگرچه تبلیغات آزاردهنده در هر مدیومی، آسیب به حقوق مخاطب است و اصلا قابل دفاع نیست اما لازم به اشاره است که تلویزیون هیچ اشتراک و هزینهای را بابتِ تماشا از مخاطبانش دریافت نمیکند و آگهی روی آنتن میبرد و پلتفرمها هم هزینه اشتراک را از مخاطب میگیرند و تبلیغاتشان را از اسپانسرها و سرمایهگذارها! به نظر میرسد اینجا (نمایش خانگی) بیشتر حقوق مخاطب را در نظر نمیگیرد تا تلویزیون. فارغ از این نکتهای که اشاره شد، آسیبهای زیادی به مخاطبان از پسِ تبلیغات بازرگانی در تلویزیون، نمایش خانگی و فضای مجازی وارد میشود. یکی از اصول تبلیغات، آزرده نکردن مخاطب آن محصول تبلیغی است اما آنقدر صاحبان آگهیها از فقدان نظارت بر آگهیهای تبلیغاتی سوءاستفاده میکنند که مخاطب در این شرایط اقتصادی و معیشتی از اینکه نمیتواند آن کالا و محصول را برای خانوادهاش تامین کند، آهِ حسرت میکشد. واقعا چهکسی میتواند نتایج سوءفرهنگی حاصل از یک آگهی سودجویانه را که هدف آن تنها افزایش فروش محصولات بازرگانی است، برآورده کند؟ آیا رسانه ملی میداند که اعتبار رسانهای خود را پای این نوع شعارها ریخته و متضرر اول این نوع تبلیغات خود اوست؟
میان این تبرّجها و خودنماییها که قدری نسبت به گذشته تقلیل پیدا کرده است اما سیل جدید حضور بازیگران در تبلیغات تجاری از سویی دیگر، چه در تلویزیون و چه نمایش خانگی بر این خودنماییها بهنوعی دیگر میافزاید. چهرههای آشنا در تیزرهای تبلیغاتی دیده میشوند و نگاهی به این تیزرها نشان میدهد که هم ستارههای گرانقیمت سینما به چشم میخورند و هم بازیگران پرکار تلویزیون جلوی دوربین میآیند و از این لحاظ، تفاوتی میان آنها دیده نمیشود.
نکته قابل ذکر آن است که اغلب این تبلیغات به برندهای خوراکی، بهداشتی و لوازم خانگی اختصاص دارد؛ برخی از این تبلیغات با ارجاعات مستقیم هنری همراه است، یعنی بازیگران «نونخ» همچون سعید آقاخانی، پاشا جمالی و نسرین مرادی را در تیزر تبلیغاتی یک بانک میبینیم که با گریم، لهجه و حتی تکهکلامهای آشنای این سریال درباره بانک موردنظر دیالوگ میگویند.یا بهرام رادان، چهره پرکار عرصه تبلیغاتِ امروز که در تیزرهای یک برند تولیدکننده لوازم خانگی دیده میشود. از طرفی دیگر، مرد تکراری تبلیغات تلویزیون و نمایش خانگی، پژمان جمشیدی است که تیزرهای بیشمار او را برای یک مجموعه فروشگاه لوازم خانگی بارها در تیزرهای تبلیغاتی و تصاویر متعددی در بیلبوردهای شهری شاهد هستیم.
بهنام تشکر با تبلیغات یک برند قهوه به نمایش خانگی آمده است و میلاد کیمرام هم که مدتهاست سفیر تبلیغاتی یک برند تولیدکننده ابزارآلات صنعتی است، حتی امیر آقایی هم با تبلیغ یک برند مبلمان دیده شد، مرجانه گلچین در روزهایی که کمتر در آثار تلویزیونی و سینمایی میبینیم، میان پخش برنامه و سریالهای تلویزیون بهعنوان سفیر یک برند محصولات شوینده در قاب تلویزیون ظاهر میشود، ناگفته نماند که تیزرهای این برند همچنان در پلتفرمها در حال پخش است. الناز حبیبی با اجرای تیزر تبلیغاتی کوتاهی برای یک برند بهداشتی در پلتفرمها دیده میشود و پوریا پورسرخ بهعنوان سفیر یک شرکت ارائهدهنده خدمات پستی فعالیت میکند، سینا مهراد هم از جمله چهرههای جدیدی است که از اوایل امسال یک برند نوشیدنی انرژیزا را در پلتفرمها تبلیغ میکند.البته میتوان حدس زد که چرا آنقدر چهرهها به سمت تبلیغات تلویزیونی و نمایش خانگی آمدهاند؟ با کار کمتر صاحب درآمد بیشتری میشوند، همان نکتهای که یکی از سلبریتیها در گفتوگو با خبرنگار تسنیم به آن اشاره کرد: کار تبلیغات و حضور در برنامهها بهعنوان میهمان به مراتب از بازی جلوی دوربین سریال و اجرای برنامه آسانتر و به مراتب درآمدی بیشتر و مقرونبهصرفهتر دارد اما آسیب این حضورهای پررنگ به حقوق مخاطب چیست؟ از آنجایی که بسیاری از گروههای مخاطبان علاقهمند به بازیگران و هنرمنداناند، بهتر برای خرید محصول مورد تبلیغ اغوا و اقنا میشوند، در نتیجه اینجا بهنفع صاحبان کالا، مؤسسات تبلیغاتی و در نهایت پلتفرم و شبکه پخشکننده میشود. در این میان، پلتفرمهای خانگی از آزار مخاطب عبور کردهاند و اصطلاحاً «روی اعصاب مخاطب» میروند، به این معنا که پول اشتراک را جدا میگیرند و تبلیغات را جدا! تبلیغات در زمان حاضر بهعنوان یکی از اساسیترین مدلهای درآمدی صنعت صوت و تصویر فراگیر سهم قابلتوجهی از منابع درآمدی رسانهها را به خود اختصاص میدهد و به انواع و انحای مختلفی این اتفاق میافتد، ازاینرو ساترا بهعنوان نهاد تنظیمگر تخصصی این صنعت و دیگر نهادها باید نظارت بیشتری روی این بخش داشته باشند. شاید اگر صاحبان پلتفرمها بخواهند نسبت به این مطلب واکنشی داشته باشند، این نکته را مطرح کنند که این تبلیغات ویدئویی پنج تا 12ثانیهای است؛ تبلیغاتی که ظاهرا وقت زیادی نمیگیرد از مخاطبی که به تبلیغات 10، 15 دقیقهای قبل از سریالهای تلویزیون عادت کرده است اما برای پلتفرمها درآمد خوبی دارد. این درآمد برای پلتفرمها در کشورهای دیگر امکانپذیر نیست و دو نوع پلتفرم وجود دارد؛ یکی پلتفرم اصطلاحاً اشتراکمحور و یکی هم پلتفرمهای تعاملی. پلتفرمهایی که از مخاطبانشان هزینه اشتراک دریافت میکنند، تماشای تبلیغات را برای مخاطب اجباری نکردهاند و اختیاری است اما در پلتفرمهای تعاملی یا رایگان روی تبلیغات تمرکز وجود دارد. این روزها بخش خصوصی بهدلیل افت چشمگیر سریالهای صداوسیما توانستهاند تولیدات بهتری داشته باشند اما با این اوصاف کاربران بسیاری، این گلایه را دارند و پرسششان بدون پاسخ مانده است که چرا هم باید حق اشتراک، آن هم با این افزایش قیمتها را پرداخت کنند و هم فیلمها و سریالها را با تبلیغات تماشا کنند.
تعریف جهانی تبلیغات چیست؟
در پلتفرمهای خارجی اساسا چنین کسب درآمدی مرسوم نیست و تمامی کاربرانی که حق عضویت در شبکههایی مانند «نتفلیکس» یا «یوتیوب» دارند، یکی از امتیازاتشان همین است که میتوانند برنامه موردنظر خود را بدون تصاویر تبلیغاتی تماشا کنند.
با توجه به نبود شفافیت در میزان مخارج و همچنین درآمدها، همچنان این کاربران هستند که بیشترین ضرر را از عدم آگاهی میبرند، عجیب اینکه سر آنها منت گذاشته میشود که بهخاطر کیفیت آثار تولیدی برای آنها، تعرفهها بالاتر رفته است اما هیچکس حق ندارد بپرسد که؛ چرا باید بهطور همزمان هم حق اشتراک گرفته شود و هم هزینه تبلیغات در جایجای پلتفرم؟!! بهنظر میرسد رویه ارزشگذاری و مدیریت محتوایی تبلیغات، حضور بیحدوحصر چهرهها در آگهیهای بازرگانی، تعرفههایی که خیلی استاندارد مناسبی ندارند و بسیاری از موارد دیگر که در این گزارش مطرح شد با مدیریت و دقت و تامل بیشتری همراه نشود و نهادهای ذیربط در نظارت بر تبلیغات تلویزیونی و نمایش خانگی درست عمل نکنند، باید همینطور حقوق مخاطب در جریان مصرف رسانهای کشور قربانی شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد