12 - 01 - 2021
وزیر بینفت و گاز
آن گروه از رسانهنگاران رسانههای ایرانی و خبرگزاریهای خارجی مستقر در تهران که حوزه خبری نفت را در رسانههایشان دنبال میکردند هرگز یادشان نمیرود در نیمه دوم دهه ۱۳۷۰ و نیمه اول دهه ۱۳۸۰ هر چند وقت یک بار به مهمانسرای زیبای وزارت نفت در خیابان شریعتی نزدیک تجریش دعوت میشدند تا از گفتوگوی بیژن زنگنه با مدیران و سهامداران شرکتهای کوهپیکر نفت و گاز خبر و گزارش تهیه کنند. در آن روزها وزیر نفت دستکم سالی چهار بار و گاه بیشتر در بالاترین طبقه ساختمان با شکوه وزارت نفت نیز میزبان دهها رسانهنگار بود تا تازهترین خبرهای مربوط به توسعه فعالیتهای نفت، گاز، پتروشیمی و پالایش و پخش را توضیح دهد. بدون تردید کشاندن رییسجمهور دوره اصلاحات و مدیرعامل توتال فرانسه و برخی از نمایندگان شرکتهای نفت و گاز که در تهران دفتر داشتند به عسلویه و زدن کلنگ یکی از فازهای پارسجنوبی از یاد و خاطره ایرانیان پاک نخواهد شد. در آن روزها بیژن زنگنه وعده میداد همانطور که پالایشگاه آبادان منشأ نوعی تمدن نفتی در ایران شد، پالایشگاههای گاز در عسلویه بوشهر نیز تمدن تازهای در جنوب ایران و کل ایران پدیدار ساخت.
۸ سال رکود
پس از روی کار آمدن دولت تازه در ۱۳۸۴ و از همان روزهای نخست که کابینه نهم به مجلس معرفی شد وزارت نفت محل اصلی منازعه شد. وزیر معرفیشده برای وزارت نفت در مجلسی که همسو با دولت بود هنگام رای اعتماد با مخالفت شدید روبهرو شد. نفر بعدی نیز همینطور و سرانجام در دور سوم بود که وزیر معرفیشده رای آورد. در هشت سال فعالیت دولتهای نهم و دهم علاوه بر اینکه وزرای نفت پرشماری به نسبت دولتهای قبلی جابهجا شدند مدیران چهار شرکت اصلی وزارت نفت و زیرمجموعههای آنها نیز با دگرگونیهای متعدد امکان برنامهریزی برای نفت و گاز ایران را نمییافتند. در دولت دوم احمدینژاد اما وضعیت سیاست خارجی ایران نیز راهی را رفت که در دو، سه سال آخر فعالیتهای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف به ویژه جذب سرمایهگذاری خارجی برای توسعه مهمترین ثروت طبیعی ایرانیان به محاق رفت.
قراردادهای نوع جدید
بیژن زنگنه بار دیگر در سال ۱۳۹۲ از سوی حسن روحانی برای مدیریت ارشد وزارت نفت برگزیده شد. وی در حالی که هنوز تحریمهای ایران برداشته نشده بود و با درس گرفتن از تجربه قراردادهای بیع متقابل که در سالهای آخر به بنبست رسیده بود، قراردادهای نفتی تازهای را تعریف کرد تا بتواند با استفاده از مزیت این قراردادهای تازه رکود سرمایهگذاری چند ساله در نفت و گاز را جبران کند. علاوه بر این وزیر نفت هنوز تا زمان امضای قرارداد برجام راهی برای کشاندن پای سرمایهگذاران خارجی پیدا نکرده بود. در همه این مدت اما در کشور عراق جنبش جلب سرمایهگذاران خارجی و کشاندن پای غولهای نفتی به این کشور در حال شکل گرفتن بود. علاوه بر عراق، امارات متحده عربی، کویت و عربستان و نیز آذربایجان در همسایگی ایران و نیز روسیه و آمریکا به مثابه دو غول بزرگ اقتصادی و سیاسی نیز در بخش نفت سرمایهگذاریهای تازه انجام میدادند و بر ظرفیتهای تولید خود اضافه میکردند.
پس از برجام
هنوز مرکب امضای قرارداد برجام خشک نشده بود که زنگنه و یارانش از سست شدن تحریم نفتی استفاده کردند و با شتاب توانستند سهم ایران در صادرات اوپک را به دست آورند. اما هنوز برای سرمایهگذاریهای تازه و بهرهبرداری از همه ظرفیتهای نفت و گاز ایران که از سوی رقبای منطقهای ایران و نیز روسیه و آمریکا تهدید میشد، فکری نشده بود که دوران کوتاه بعد از برجام به سر آمد. در این دوره کوتاه امضای برجام تا آمدن دونالد ترامپ نیز وزارت نفت تحت فشار و زیر ضرب رقبای داخلی دولت بود که چرا به جای استفاده از تواناییهای داخلی و شرکتهای ایرانی، دنبال توتال و شل و سایر غولهای نفتی است. در این دوره کوتاه نیز فرصت برای جذب سرمایهگذاری و افزودن بر میزان تولید نفت و نیز گاز فراهم نشد. در این دوره تقریبا ۱۰ ساله که ایران زیر ضرب بود که سرمایهگذاری در نفت وگاز را چگونه مدیریت کند رقبای ایران ظرفیتهای خود را افزایش دادند و بازارهای آن روز و امروز و فردا را با قراردادهای جذابتر در قیمت و انعطاف در فروش در اختیار گرفتند.
دوره تازه تحریم
در حالی که ایران در فراموشی سرمایهگذاری برای افزایش سرمایهگذاری در بخشهای نفت و گاز و پالایش بود، تحریمهای تازه از سوی ترامپ آغاز شد. هنوز فرمان نهایی ترامپ صادر نشده بود که شرکتهای فعال در حال آمدن به ایران در این دو بخش از ایران رفتند. با تشدید تحریمها به مرور صادرات نفت ایران نیز زیر ضرب تحریمها قرار گرفت و پس از یک دوره مهلت به خریداران نفت ایران به ویژه کرهجنوبی، هند و ژاپن و تا اندازهای چین بتوانند فروشندگان تازهای بیابند. ایران به کشورهای یادشده نفت صادر نکرده است و خرید نفت ایران از سوی چین نیز با پنهانسازی در میزان و در قیمت همراه است. البته هیچکس نمیداند آیا ایران به صورت غیرمتعارف نفت صادر میکند و چقدر صادر میکند اما در اوپک سهمش از دست رفته است و جایگاهش از ۱۴ درصد معمول بسیار نزول کرده است و ایران در این ماههای اخیر متاسفانه تنها برای اینکه جایش در اوپک محفوظ بماند، به اجلاسهای اوپک میرود.
نفت و دنیای نو
کاش این روزهایی را که بیژن زنگنه سپری میکند و به دلایل گوناگون نیز نمیتواند واقعیتها را بگوید، به چشم نمیدیدیم. روزهایی را به یاد داریم که ایران در برابر عربستان ایستادگی میکرد و در دورههایی که ظرفیتهای تولید دو کشور نزدیک بود، عربستان را به حاشیه میراند. روزهایی را به یاد داریم که بیژن زنگنه از تاسیس تمدن گازی به مرکزیت عسلویه میگفت و امیدوار بودیم ایران میتواند گاز اروپا و کشورهای منطقه را تامین و درآمد حاصل از صادرات گاز را جانشین درآمد نفت کند. اما متاسفانه دنیای نفت آن چیزی نیست که ایران در آن روزگاران سری در میان سرها داشت. اکنون سه کشور عربستان، روسیه و آمریکا با شتاب و جنگی بزرگ در حال تقسیم بازارهای مصرفی نفت به ویژه هند، چین، اروپا، ژاپن و کرهجنوبی هستند. پس از این سه کشور اگر جایی برای فروش نفت مانده باشد به عراق و امارات و کویت و سایر کشورها میرسد. بیژن زنگنه در این دوره و تا روزی که تحریمها برداشته شود وزیر بدون نفت است. بدون تردید جانشین او در دولت بعدی نیز همینگونه خواهد بود: وزیر بدون نفت. ایران به کدام کشور میخواهد نفت بفروشد. آیا ژاپن، هند و کرهجنوبی حاضرند با کشوری که در یک دهه دوبار با تحریم مواجه شده دادوستد کنند؟
وزیر بیگاز
شاید روزگار ایران در داستان گاز تاسفبارتر از داستان تلخ از دست رفتن بازارهای نفت است. ایران در صنعت گاز سرمایهگذاری تاریخی کمتری کرده و میتوان گفت پس از انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۷۶ در این بخش رکود و سکون برقرار بود. پس از آن هم در ۲۲ سال تازهسپریشده و با جان گرفتن کشورهایی مثل آذربایجان و ترکمنستان در همسایگی ایران و غرق کردن ایران در توهم صادرات گاز به هند و دور کردن ایران از بازار گاز اروپا و حتی همسایههایی مثل امارات، عراق، عمان و رستاخیز روسیه و آمریکا در صادرات گاز باید با جرات گفت وزیر نفت ایران فقط میتواند در داخل حکومت کند و گاز مفت و ارزان به پتروشیمی و فولاد بدهد.
مصلحت نیست بگویم
به نظر شما خوانندگان ارجمند بیژن زنگنه این روزها وقتی به کارتابلش در دفترش نگاه میکند چه میبیند و باید چه دستورهایی برای توسعه صنعت نفت وگاز بدهد و با کدام شرکت بزرگ و کوهپیکر برای اکتشاف، استخراج و صادرات نفت و کدام یک از چاهها و مناطق یا میدانهای مشترک مذاکره کند؟ وزیر نفت ایران آیا این روزها با مسعود کرباسیان رییس شرکت ملی نفت نشستهای منظم برای نبرد در تسخیر بازارهای تازه یا نیز کشاندن سرمایه و تکنولوژی تازه به صنعت نفت دارد؟ آیا وزیر نفت ایران میتواند هر روز یا هر چند روز یک بار با مدیرعامل شرکت ملی گاز نشست و برخاست کند تا درباره بازارهای تازه صحبت کند؟ به نظر میرسد تتمه کار برای وزیر همین است که در مصاحبه امروز گفته است: کارهایی کردهایم که نمیتوانیم بگوییم.
وزیر نفت گفته است: «مصلحت نیست بگوییم در دوره تحریم به چه توانمندیای دست پیدا کردیم. صیانت از میدانها و افزایش ضریب بازیافت که در دهه ۱۳۷۶ نیز صحبتش میشد بار دیگر به صحبت اصلی وزیر تبدیل شده و میگوید: به طور کلی ما در کنار قراردادهای IPC قراردادهای نگهداشت و افزایش تولید نفت را نیز تدوین کردیم تا بتوانیم با افزایش ضریب بازیافت میادین نفتی، تولید نفت را افزایش دهیم. یک درصد افزایش تولید نفت از میادین نفتی باعث احیای هفت میلیارد بشکه نفت خواهد شد که با نرخ هر بشکه ۴۰ دلار ارزشی معادل ۳۰۰ میلیارد دلار خواهد داشت. در مرحله سوم قراردادهای طرح نگهداشت و افزایش تولید، رقمی معادل ۲/۱ میلیارد دلار به پیمانکاران پرداخت میشود و اگر بتوانیم ۱۰۰ هزار بشکه در روز تولید نفت را افزایش دهیم، ظرف مدت یک سال ۵/۱ میلیارد دلار درآمد کسب خواهیم کرد یعنی بازگشت سرمایه این طرح کمتر از یک سال است و در سالهای آینده هر چه نفت تولید و صادر شود، به عنوان سود در نظر گرفته میشود و تا دهها برابر آنچه سرمایهگذاری کردیم درآمد به دست میآوریم.به اعداد نگاه کنید: ۱۰۰ هزار بشکه افزایش، ارزش آتی ۳۰۰ میلیارد دلاری و درآمد ۵/۱ میلیارد دلاری و… آیا ایران اینگونه میخواهد دوباره کشور دوم اوپک باشد. ایران به این ترتیب میخواهد رقیب روسیه و آمریکا شود و گاز بفروشد؟ ایران امروز به نظر نمیرسد حتی بتواند از پس ترکیه برآید که گاز کشورهای همسایه ایران را به اروپا میفروشد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد