3 - 05 - 2021
رفتار علیوار داریم؟
نادر کریمیجونی
مقامات و کارگزاران جمهوری اسلامی ایران در سخنان و ادعاهایشان همواره خود را پیرو و مقلد حضرت امیرالمومنین(ع) معرفی میکنند و حکومت جمهوری اسلامی را نسخهای از حکومت آن حضرت (ع) و یا دستکم حکومتی که میخواهد پا جا پای حکومت عدل علی(ع) بگذارد میدانند. این ادعا البته اساس مشروعیت دینی حکومت جمهوری اسلامی در ایران محسوب میشود و اگر در صحت این ادعا خدشهای وارد شود در واقع آن خدشه متوجه مشروعیت و اهلیت دینی نظام ایران است. علاوه بر این هر چه رفتار حکومت از سیره و رفتار امیرمومنان(ع) فاصله بگیرد به همان نسبت و میزان، جمهوری اسلامی از هویت و مبنای اعتقادی خویش فاصله گرفته است بهگونهای که آنچه ایرانیان از حاکمیت جمهوری اسلامی انتظار داشته و دارند، با فاصله گرفتن این حکومت از سیره عملی حضرت امیر(ع) کمتر شانس تحقق پیدا میکند.
اولین رفتار قابل استناد درباره حضرت امیر(ع) آن است که ایشان به جای توجه به شعارها، ادعاها و حرفهای مردم، به عمل و رفتار آنها توجه میفرمودند و معیار شناخت را رفتار- و نه گفتار- میدانستند. از این بابت در همین یادداشت آنچه مورد توجه قرار میگیرد و جمهوری اسلامی ایران، با آن ارزیابی میشود رفتار کارگزاران، تصمیمگیران، تصمیمسازان و مجریان تصمیمهاست. در این صورت تمامی آنچه در محافل خصوصی و عمومی و از تریبونها اعلام و بیان میشود، مورد اعتنا نیست چراکه تمامی بیانیهها، دستورالعملها، گفتارها و سخنرانیها، مواردی است که میتوان به آن عمل نکرد و رفتار دیگری را در پیش گرفت. همچنین آنچه به آن استناد میشود، مواردی است که در رسانههای رسمی داخلی بیان و اعلام شده و آن موارد قابل انکار نیست. در حوزه مبارزه با فساد یکی از حساسیتبرانگیزترین موارد مطرحشده اتهامهایی است که رییسجمهور پیشین محمود احمدینژاد، درباره برادران ریاست وقت قوه قضاییه مطرح کرد. در آن موضوع محمود احمدینژاد به مواردی همچون زمینخواری در شهرستان ورامین و زد و بند با مدیرعامل وقت سازمان تامیناجتماعی اشاره و حتی فیلمی را هم در این خصوص در صحن علنی مجلس پخش کرد. اما نه آن زمان و نه در دوره ریاست جدید قوه قضاییه، درباره موضوعهای پیشین گفته اطلاعرسانی نشده و گزارش مستقلی در این خصوص به افکار عمومی ارائه نشده است. حتی وقتی معاون مستقیم ریاست پیشین قوه قضاییه- اکبر طبری- با اتهامهای گوناگون و سنگین اقتصادی بازداشت شد باز هم هیچ اتهامی علیه ریاست پیشین این قوه مطرح نشد و دفاع ساده آملیلاریجانی مبنی بر اینکه تخلفات اکبر طبری برایش محرز نشده بود، پذیرفته شد. آیا بر اساس سیره حضرت امیر(ع) چنین رفتاری پذیرفته است؟ آیا در موارد مشابه، امیرمومنان نیز چنین رفتار میکرد؟ مسلم است که پاسخ اینگونه سوالها، مثبت نیست.در حوزه برخورد با شهروندان و رعایت حقوق شهروندان، ماجرای رفتار حضرت امیر(ع) با بازماندگان قبیله بنیجذیمه، ملاک خوبی برای ارزیابی و ارزشگذاری رفتار جمهوری اسلامی ایران است. در آن ماجرا خالدبن ولید که برای ترویج اسلام به قبیله بنیجذیمه رفته بود هنگامی که آنان اظهار اسلام کردند، خودسرانه و براساس کینه شخصی بسیاری از مردان آنان را به قتل رساند. این در حالی بود که پیامبر اکرم(ص) صریحا خالد را از هرگونه جنگ و خونریزی منع کرده بود. پس از این قتلعام خودسرانه پیامبر مهربانیها(ص) حضرت امیر(ع) را برای جبران و دلجویی نزد قبیله بنیجذیمه فرستاد. به گواهی تاریخنویسان حضرت امیر(ع) آنقدر به مردم آن قبیله مهربانی و بخشش داشت تا همه بازماندگان رضایت خود را از ولی امر مسلمین یعنی حضرت رسول اکرم(ص) ابراز داشتند. تاریخ گواه آن است که حضرت امیر(ع) حتی به خاطر اینکه کودکان از حمله سپاه ولید ترسیده بودند، به این قبیله غرامت داد و خسارتهای ایشان را حتی برای بازسازی و تهیه ظرف غذای سگهایشان هم پرداخت کرد. مهربانی حضرت امیر(ع) در این ماجرا چنان افسانهای است که حتی با معیارهای امروزی هم باورپذیر نیست. آن حضرت در بازگشت هنگامی که به خدمت حضرت رسول(ص) رسید، تصریح کرد که همه این بخششها و مهربانیها را برای رفع کدورت مردم نسبت به حضرت رسول و رضایت مردم قبیله از پیامبراکرم(ص) انجام داده است.آیا کارگزاران نظام اسلامی ایران که مدعی پیروی از حضرت امیر(ع) هستند همین رویه را در پیش گرفته و با مسلمانان یا مسلمانان معترض که از رفتار ماموران حکومتی آسیب دیدهاند، همانند حضرت علی (ع) رفتار میکنند؟ آیا در مواردی که از سوی ماموران حکومتی- فارغ از رسته و جایگاه خدمتی ایشان- به مردم ظلم میشود، مقامات ارشد حکومتی ایران، نمایندگانی به حضور مردم گسیل میدارند و خسارتهای ایشان را تا حدی که از حاکمان جمهوری اسلامی ابراز رضایت و خشنودی کنند، برطرف میسازند. آیا حاکمان جمهوری اسلامی مانند پیامبر اکرم(ص) بهطور علنی، واضح و در میان جمع، از آن ظلمی که ماموران حکومت بر مردم روا داشتهاند، بیزاری میجویند؟دستکم در مواردی مانند ماجرای قتل زهرا کاظمی در هنگام بازداشت، قتل ستار بهشتی در بازداشتگاه و حوادث آبانماه ۹۸ نه کسی از این ظلمها بیزاری جست، نه از بازماندگان دلجویی شد و نه خسارت ایشان تامین شده حتی در ماجرای آبان ۹۸ که برخی مقامات امنیتی مانند دریادار شمخانی برای ملاقات با آسیبدیدگان آبان به میان برخی خانوادهها رفته بود، لحن گفتار، هشداردهنده و تهدیدآمیز بود و گمان میرفت که مقامات دولتی بیشتر برای تثبیت پیروزی خویش به میان آسیبدیدگان رفته باشند. حتی در ماجرای متهم و شکنجه کردن کسانی که به خاطر جاسوسی هستهای و ترور دانشمندان هستهای بازداشت شده بودند، آنچه به عنوان غرامت به ایشان پرداخت شد بیشتر به حقالسکوت شبیه بود تا جایی که محمود علوی وزیر اطلاعات نیز بارها از توضیح دادن در اینباره طفره رفته و هیچکس به خاطر این ظلم آشکار از ملت ایران و آسیبدیدگان عذرخواهی نکرده است. همانگونه که هیچ کس از مقامات مسوول و ارشد نسبت به اعمال اینگونه ظلمهای آشکار ابراز تنفر و بیزاری نکرده است. واقعا جمهوری اسلامی چقدر در مسیر رفتاری حضرت امیر(ع) حرکت میکند؟
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد