28 - 04 - 2021
ایران و آمریکا چگونه میتوانند مذاکرات را به سرانجام برسانند؟
مجید سلیمیبروجنی
سال ۱۴۰۰ فرا رسید و فضای سیاسی ایران در طول فروردینماه به شدت تحت تاثیر موج چهارم کرونا و پس از آن با شدت کمتری درگیر کاندیداهای ریاستجمهوری خردادماه بوده است. در کنار این موضوع، تیم مذاکرهکننده کشورمان در شهر وین در حال چانهزنی با سایر اعضا برای زنده کردن برجام و لغو تحریمهای آمریکاست؛ مذاکراتی که بدون هیاهوی رسانهای از سوی ایران و آمریکا به پیش میرود و تاکنون همه طرفها از روند پیشرفت آن ابراز رضایت کردهاند. جایگاه استراتژیک ایران همیشه برای استراتژیستهای آمریکایی اهمیت بسزایی داشته است. تجربه نشان داده که فرهنگ استراتژیک آمریکا متاسفانه برابری را برنمیتابد. آمریکا به خاطر فرهنگ استراتژیک خود که ریشه در استثناگرایی دارد تنها زمانی طرف مقابل را میبیند که از قدرت و به ویژه توان نظامی برخوردار باشد. شما اگر بتوانید قوی شوید به خصوص از لحاظ نظامی که البته این قوی شدن بدون قوی شدن سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پوچ است، تازه آمریکا قبول میکند با شما صحبت کند.
نکته این است که تلاش برای قوی شدن بدون در نظر گرفتن این مساله مهم که نقطه ثقل امنیت ملی در ایران رابطه دولت و ملت است، بیهوده خواهد بود. به بیان دیگر کشوری مانند ایران که دچار تنهایی استراتژیک تاریخی است، باید به درون اتکا کند. اگر رابطه دولت و ملت بسامان باشد، هیچکس نمیتواند به ایران تجاوز و دستاندازی کند. کوتاه سخن اینکه مهمترین متحد نظام در برابر دستانداز بیگانگان «ملت ایران» بوده و خواهد بود.
پس از چهار سال تنش و عدم مذاکره بین ایران و آمریکا، مذاکرات وین به صورت غیرمستقیم توانسته دیدارها را تازه کند.
دو طرف بسیار جدی و مصمم اقدام به تشکیل کارگروههای ویژهای برای اقدامات طرفین کردهاند و فهرستهایی تهیه شده که شامل اقداماتی است که ایران در آینده باید انجام بدهد و همچنین مواردی که آمریکا باید با توجه به آن یکسری اقدامات را انجام داده یا برخی تحریمها را لغو کند. در این میان مجموعه اقدامات ایران روشن و سادهتر است چراکه براساس پیوست یک برجام، اقدامات هستهای ایران کاملا شفاف و مشخص است.
اما در مورد تحریمهای آمریکا موضوع به این سادگی نیست، چراکه آمریکا تقریبا دو برابر تحریمهایی را که در پیوست برجام ذکر شده، علیه ایران اعمال کرده و تفکیک کردن آنها نیاز به زمان بیشتری دارد. آمریکا در این مذاکرات، دو اصل را برای برداشته شدن تحریمها در نظر دارد: یکی اینکه تمامی تحریمهای موجود در لیست برجام که تحریمهای هستهای هستند را رفع خواهد کرد و دوم اینکه تمامی تحریمهای غیرهستهای که اثر رفع تحریمهای هستهای را خنثی خواهد کرد نیز رفع خواهد شد.
همه این موارد بدین معناست که نهادی مثل بانک مرکزی ایران که هم در لیست تحریمهای هستهای و هم در لیست تحریمهای غیرهستهای است، مسلما تا رفع تحریم هستهای، مراودات بینالمللی بانکی ایران را حلوفصل نخواهد کرد و به طور قطع به یقین نیاز است که تحریمهای مربوط به مساله تروریسم که به بهانه آن بانک مرکزی مورد هدف قرار گرفته نیز برداشته شود.
البته نباید فراموش کنیم که مراودات بانکی ما با جهان بدون تایید FATF و CFT باز هم تقریبا بسته خواهد بود و باید در کنار این مذاکرات، فکری به حال تایید آنها توسط مجمع تشخیص مصلحت کرد.
باید بپذیریم که اگر میخواهیم در بلندمدت از مزایای رفع تحریمها برخوردار باشیم، باید شرایط سیاسی آمریکا را نیز در نظر داشته باشیم. برخی کارشناسان معتقدند که ایران اگر بتواند اختیار عادیسازی روابط بانکی و تجاری با دنیا و همچنین فروش بیدردسر نفت را به دست بیاورد، در مقابل چند تحریم غیرموثر و روی کاغذ ارزشش را خواهد داشت. یکی از موارد مهم این دور مذاکرات طرح خواستههای حداکثری بوده است. طرفین تلاش میکنند که با حجم بیشتری از خواستهها وارد مذاکرات شوند تا بتوانند حداکثر امتیازات را بگیرند.
اما دو طرف خوب میدانند که اگر بیش از حد بر مواضعشان اصرار کنند ممکن است اساسا توافقی شکل بگیرد و شرایط از قبل هم پیچیدهتر شود. اگرچه همه طرفهای مذاکره تا به امروز از روند مذاکرات راضی بودهاند، اما نمیتوان زمان مشخصی را برای حصول توافق نهایی پیشبینی کرد. رفتار در کشور و دیپلماتهایشان نشان داده که انتخابات خردادماه ایران تاثیری بر روند مذاکرات نداشته است، اگرچه حسن روحانی چند روز پیش از علاقهمندیاش مبنی بر کسب توافق قبل از پایان دولتش صحبت کرد و به خوبی میداند که موفقیت در این مذاکرات میتواند گوشهای از خاطرات بد مردم از اقتصاد تحت مدیریت او در طول سه سال گذشته را بپوشاند.
موضوع مذاکرات برای همه گروههای سیاسی در ایران حائز اهمیت است و گروههای مخالف حسن روحانی تمام تلاششان بر این بوده که روند مذاکرات را متوقف یا کند کنند تا که فرمان مذاکرات به دست دولت بعدی بیفتد، اما شواهد و صحبتهای مقام معظم رهبری گویای این است که حاکمیت با کلیات و روند مذاکرات موافق و به دنبال رفع تحریمهای آمریکا است.
با توجه به تقابل چهاردههای ایران و آمریکا، کسی که بتواند این مذاکرات را به صورت عملی به سرانجام برساند، میتواند خود را به عنوان یک قهرمان به ایرانیان معرفی کند و همه سیاسیون ایران، این موضوع را به خوبی میدانند. یکی از نکات جالب و هوشمندانه این مذاکرات، سکوت جالب بایدن و صحبت نکردن پیرامون این مذاکرات است که ظاهرا میخواهند بدون هیاهوی رسانهای و مخالفت لابی صهیونیسم، کار را به نتیجه برسانند.
طی یک ماه اخیر دیدهایم که اسراییل چه تلاشهایی برای متوقف کردن مذاکرات داشته، ولیکن ایران و آمریکا بدون توجه به آن در سکوت و آرامش کار را به جلو بردهاند. اگر حسن روحانی بتواند تا خردادماه این مذاکرات را به سرانجام خوبی برساند و نگرانیهای تحریم و برجام را برطرف کند، به احتمال زیاد دولت بعدی در شرایط بهتری میتواند به حل مشکلات اقتصادی و کرونا بپردازد و حتی مذاکرات بهتر و جامعتری با ۱+۵ برای بهبود مسائل سیاسی و اقتصادی در سطح منطقه و جهان داشته باشند. سناریوی شکست مذاکرات تنها به پیچیدهتر شدن شرایط برای ایران و منطقه منجر خواهد شد و همه باید به انتظار روی کار آمدن دولت بعدی و پاییز بنشینند.
* کارشناس اقتصادی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد